۱۴ دیدگاه نوشته شده است! دیدگاه خود را بنویسید:

1. مهسا میرزارضی گفت:

   ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ در ۱۸:۲۰

   خدای بزرگ را شاکرم که سعادت همنوردی مجدد با مهزیار عزیز و تیم قوی ایشان برایم مقدر شد.
   این پیمایش تنها پیمایشی بوده که من تمایل داشته ام بیش از یکبار راهی آن بشوم، شاید مسیر تکرار داشته باشد اما چالشها، بازی متغیر طبیعت و مهمتر تکامل در بلوغ انسانی و شناخت از خود و دیگران در این سفر، نه تنها تکراری نیست بلکه سرشار از درسهای مادی و معنوی برای اینجانب بوده است.
   قدردانی میکتم از زحمات و حمایتهای بسیار مهزیار و منیره عزیز و ممنون از لطف یکایک افرادی که در این سفر رفیق اوقات ناخوشی ام بوده اند و نگاه مهریان و دست گرمشان را از این بنده حقیر دریغ نکردند.
   امید که همیشه نظاره گر شادی، دلخوشی و سلامتی شما و عزیزانتان باشم.

   پاسخ
2. پدرام عباس زاده گفت:

   ۲۵ خرداد ۱۴۰۱ در ۱۳:۵۱

   مهزیار عزیز، لحظه لحظه این سفر کنارت کلاس درس بود.
   ممنونم از تمامی زحماتت

   پاسخ
3. محمد قریشی گفت:

   ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ در ۰۰:۲۸

   تجربه‌ تیم سرپرستی و برنامه‌ریزی دقیق و کاملا حرفه‌ای باعث شد این مسیر طولانی به بهترین و خاص‌ترین پیمایشی که ممکن بود تبدیل بشه.
   علاوه بر پیمایش فیزیکی برای من به شخصه یه پیمایش درونی هم بود و تاثیر عجیبی توی روحیه‌ام داشت.
   دم شما گرم آقا مهزیار
   دم همه‌ی بچه‌های تیم و همنورد‌ها گرم

   پاسخ
4. ناشناس گفت:

   ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ در ۱۸:۲۹

   وقتی حرف از پیمایش تهران به شمال زده میشود، هر شخصی با هدفی ک برایش خاص هست، رهسپار آن میشود، گاه ب قصد یک تجربه خوش گذرانی، گاه ب قصد خودسازی و محک زدن خود، گاه خلاصی و رهایی از غوغای بیرون ودرون، گاه بقصد مرهم نهادن برروی زخمهای قدیم و جدید خود و زندگی ….. همنورد عزیزم نمیدانم تو چه قصدی داشتی اما من میدانم ک پنج روز از سیصد و شصت و پنج روز را در این پیمایش، همانی بودم که باید کل سال باشم!!!! آزاد و رها…. رها از تمام وابستگیهای سنگین دنیوی، رها از همه خستگی جنگیدن با روزگار بر سر هیچ، رها از دل مشغولیهای بیرون و درون، متمرکز بر زمان حال، شاد و سبک مثل یک کودک، عاری از خودآرایی ، بدون خشم و کینه، صبور و خاموش و غوطه ور در صلح و مهربانی با بغض و اشک شادی و همواره در مدح و شکرگزاری از خالق به خاطر سلامتی، شادی و به خاطر حفظ شدن از هر بلا و سختی راه….. انگار ک همه کائنات ب خدمتت درمی آیند و تو غرق نوری……پنج روز طواف طبیعتی میکنی که هر ثانیه در نیایش با خالق خود است و تو اینها را وقتی در میابی که سفر مدتهاست تمام شده …. بعد از مدتی مدام در خواب ادامه سفر را میپیمایی و وقتی بیدار میشوی فقط در حسرتی….. حسرت روزهایی که خود واقعیت بودی، حسرت روزهایی که باید کل سال ب همان شکل پنج روز زندگی کنی، قانع، راضی و خوشحال….. و همین حسرت داشتنها و بودنهاست که عطش طوافی دیگر برای سال دیگر را درونت به وجود می آورد.. و داشتن امیدبرای تجربه پنج روز پر نور دیگر…… و خوشا ب سعادت کسی که هر سال ب این زیارت طلبیده شود…..

   پاسخ
5. پدرام رحیمی گفت:

   ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ در ۱۹:۴۵

   سلام
   مهزیار که در سفرها لیدر و بغیر از آن یک‌رفیق هست. بسیار کاربلد بسیار صبور و مطمئن میباشد‌ و در پیمایشها‌ چه بدن متوسط و چه قوی باشی کاملا بدلیل مشخصه حرفه ای بودن قطعا لذت میبرید. پیمایشها کاملا منظم با برنامه ریزی بسیار دقیق انجام میشه و‌ وظیفه تک تکمون فقط لذت بردن از مسیر هست

   پاسخ
6. امين نبوي گفت:

   ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۰:۰۶

   سلام.
   یک پیمایش (سفر) بسیار خاص و شگفت‌انگیز که پر از درس، لذت و زیبایی است. به آغوش طبیعت میروی و از دیدن لحظه لحظه آن ذوق میکنی. خودت را به چالش میکشی و توانایی خودت را اندازه میگیری، گاهی ممکن است خسته شوی و درد بکشی اما همچنان ادامه میدهی و پس از پایان مسیر به خودت آفرین می‌گویی. کلی دوست و همراه تازه پیدا میکنی که هر کدامشان گنجینه‌ای با ارزشند.
   یک نکته بسیار آموزنده برای من این بود:
   هیچ کس بی تفاوت از کنار دیگری عبور نمی‌کند گویی همه در این مسیر یکی میشوند. من خودم زانو درد گرفتم و هر بار هر کس از کنار من رد شد حالم را پرسید و به گونه‌ای درخواست کمک داد که این به من انرژی میداد و برایم با شکوه بود.
   مهزیار عزیز و گروهی بسیار حرفه‌ای و منظم در راهبری گروه که قدردان تک تک آن عزیزان هستم.
   به امید دیدار مجدد در برنامه‌های بعدی

   پاسخ
7. علی گفت:

   ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۰:۴۶

   با سلام

   سپاس بیکران از زحمات بی دریغ و دلسوزانه مهزیار عزیز و تک تک اعضای تیم فنی (منیره خانم صبور ، علیرضا ی عزیز با صورتی خندان و لبخندی فراموش نشدنی ، مهدی جان پر انرژی ، امیر عزیز با انرژی بی پایان و یکایک عزیزان دیگر که متاسفانه اسم شان را فراموش کرده ام) بدون آنها انجام این پیمایش میسر نبود.
   با آرزوی موفقیت روز افزون و سلامتی برای یکایک اعضای گروه و مهزیار عزیز و دوست داشتنی

   به امید دیدار مجدد

   پاسخ
8. سعید بیات گفت:

   ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۲:۴۸

   سلام ودرود خدمت همنوردهای عزیز اول یه تشکر ویژه میکنم از آقا مهزیار عزیز که با مدیریت قوی جذابیت های این سفر رو چند برابر کردند دوستان این سفر برای من پراز جذابیت ودرس ورفاقت بود که هنوز بعد گذشت چند روز تو حال وهوای این سفر هستم،تشکر میکنم از تک تک دوستانم و همنوردان که کلی تو این سفر باهاشون کیف کردم واز تک تکشون کلی درس گرفتمازصمیم قلب دوست دارم وامیدوارم خیلی زود تک تک عزیزانم رو ملاقات کنم به امید دیدار

   پاسخ
9. یاسر گفت:

   ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ در ۱۷:۰۹

   با درود

   گاهگاهی سفری باید کرد

   یا مسیر دگری باید رفت

   و کسی را باید

   دید گاهی شاید

   یک کسی یا چیزی

   رویدادی، عکسی

   نگران مانده به راهت چشمی

   ذهن نا خواسته شاید آنجا

   میبرد در راهت

   و کسی را شاید

   سفری بیاد ماندنی با به چالش کشیدن ظرفیت های جسمی و روانی برای من بود. سفری برای صبر، احترام به طبیعت و ایجاد دوستی های جدید و پر از خوبی هایی که یادآوری آن مایه نشاط و انرژی بخش مسیر زندگی پیش روست. از مهزیار عزیز و تیم مسنولیت پذیرشون منیره خانم و علیرضای عزیز برای همه ی زحماتی که طی این سفر متحمل شدند تشکر می کنم.امیدوارم همیشه سلامت باشید و برقرار.

   پاسخ
10. سیامک زارعی گفت:

    ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۰:۰۵

    با سلام.
    من‌ یک دوره از زیباترین روزهای زندگیمو در این پیمایش تهران تا شمال گذروندم. پیمایش بسیار زیبا و پر از شگفتی،همراه با چالش های بزرگ. یکی از اتفاقات عالی این پیمایش وجود انسان های بزرگ در کنارم بود که هر کدام درس زندگی گرفت. می تونم بگم من بعد این پیمایش دیگه یه انسان دیگه شدم. انسانی با ظرفیت و با توان ،دیدن دوباره زندگی از یک دریچه بسیار زیبا و زندگی با همه سختی هاش میشه راحتر گرفته بشه. با این پیمایش به خودم ثابت شد تا چقد انسان می تونه محکم و قوی باشه و برای رسیدن به خواسته هاش گام برداره. چنان این پیمایش پر اتفاقات جذاب و عالی بود که میشه روزها و ماه ها و سال ها درباره اش حرف زد.

    گروه بسیار حرفه ای مهزیار و خود شخص جناب مهزیار بسیار عالی، بدون هیچ کم کاستی این پیمایش اداره و هدایت کردن و تمام تلاششون این بود تک تک نفرات شرکت کننده در این پیمایش از عهده چالش که در طول مسیر براشون پیش میاد عبور کنند و یکی افتخار های زندگیم حضور در کنار جناب مهزیار و تیم حرفه ایش بود. اگر هزار بار دیگر هم این پیمایش برگزار باشه با افتخار در اون شرکت می کنم.

    در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
    شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

    پاسخ
11. ندا گفت:

    ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۲:۰۴

    سلام ویژه به مهزیار عزیزم و همه بچه ها و همنورد های عزیزم ا
    میخوام از درس هایی که در طول این ۵۵ روز پیمایش گرانبها گرفتم بگم
    از روز اول که همه بچه ها به هم کمک میکردن مخصوصا امیر عزیز تا مسیر برایمون کوتاه شه و سختی های راه و در اخر کفشهای شما که درس مقاوت رو یاد داد
    در روز دوم با وجود عمو داوود عزیز که خونشو بدون هیچ چشم داشتی در اختیار ۵۲ نفر گذاشت درس گذشت و به من یاد داد روز سوم که همه بچه ها با وجود خستگی فراوانی که داشتن به شوخی خنده گذروندن تا خسته گی همه کم بشه صبر و به من یاد داد روز چهارم در جنگل که بهترین و زیبا ترین مسیر این پیمایش از دید من بود با خنده و شوخی در مسیر و ابشار فوق العاده و شب همه کنار هم دور اتیش بودیم برای اهنگ هایی که درست یا غلط میخوندیم خوش بودیم صمیمیت فراوان یاد داد و در روز اخر با وجود مقاوت و گذشت و صبر و صمیمیت به هدفمون رسیدیم لذت بخش ترین بود
    بعد از ۲۸ سال بهترین سفر عمرم رو تجربه کردم با وجود خستگی زیاد چالش های فراوان کوله باری از تجربه که به دست اوردم دوست دارم بازهم این پیمایش و تکرار کنم فقط هم با سرپرستی مهزیار عزیز همکاری علیرضا ی عزیز که بهترین لیدر هایی بودین که تا به حال دیدم امیدوارم بازهم دعوت به این پیمایش ها بشم

    پاسخ
12. میترا گفت:

    ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ در ۲۳:۰۰

    درود و عرض ادب
    پیمایش و کوهنوردی برای من یکی از راههای رسیدن به آرامش هست و این حرکت و پیمایش جزو حرکتهای پر بار برای من بوده و علاوه بر حرکت و پیمودن مسیر، نوعی به تعالی رسیدن رو هم به ارمغان آورد
    ممنون از آقا مهزیار و تمام عوامل همراه و کمکهاشون و
    ممنون از همسفران عزیز

    پاسخ
13. سیما گفت:

    ۵ تیر ۱۴۰۱ در ۰۹:۱۱

    سفر تهران شمال برای من تجربه ای بی نظیر و منحصر به فرد بود.
    طبیعت زیبا، متفاوت و دست نخورده ای که تا بحال در عمق آن وارد نشده بودم، گذر است کوه و جنگل و رودخانه و فاصله گرفتن از شهر و دغدغه های روزمره فرصتی است که به این راحتی ها به دست نمی اید.
    مهزیار عزیز و تیم حرفه ای که در اجرای این برنامه همراهی کردند منجر به رقم زدن این اتفاق شدند که صمیمانه ازتون تشکر می کنم و امیدوارم بتونم مجددا در کنارتون باشم.
    قدردان همه همسفران دیگری هم که در این مسیر همدلی و همراهی کردند و حضورشون باعث شد سختی ها ساده تر بشه و زیبایی ها بیشتر هستم.

    پاسخ
14. کتایون گفت:

    ۶ تیر ۱۴۰۱ در ۱۲:۴۰

    سلام و عرض ادب
    یک سفر خاص و بی نظیر که برای من اولین تجربه بود پر از درس ، چالش و لذتها و زیباییهای فوق العاده ای بود که برای همیشه در ذهنم باقی میمونه و آرامشی که از طبیعت بکر گرفتم قابل وصف نیست و همه این حسهای قشنگ ومدیون آقا مهزیار عزیز هستم.
    تشکر بسیار ویژه از آقا مهزیار عزیز ، آقا علیرضا عزیز ، منیره جان عزیزم ، آقای مهدی عزیز که دلسوزانه و با مهربانی و لطف بی پایانشون منو در این پیمایش همراهی و کمکم کردن تا این سفر برام بمراتب آسونتر ، زیباتر و شگفت انگیزتر بشه.
    برای عزیزان گروه و همنوردان عزیزم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم
    به امید دیدار مجدد

    پاسخ