Skip to: Content | Sidebar | Footer

فراخوان ۵۳، پیمایش مسیر تهران به شمال

(نمای مسیر پیمایش از گردنه خاتون بارگاه)

مشخصات برنامه:

نام برنامه: پیمایش مسیر تهران به شمال (فشم، روستای گرمابدر 👈 دریای خزر، ساحل سی سنگان)

زمان برنامه: 14 الی ۱۸ خرداد ۱۴۰۲

مدت برنامه: 5 روز

مسافت پیمایش: 100 کیلومتر (تقریبی)

زمان قرار: ساعت ۱ بامداد (یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲)

محل قرار: تهران – فلکه اول تهرانپارس – جنب بانک کشاورزی

وسیله ایاب و ذهاب: میدل باس – نیسان

مسیر رفت: تهران – فشم – روستای گرمابدر – گردنه خاتون بارگاه

مسیر برگشت: ساحل سی سنگان – جاده هراز – جاده فیروزکوه – رودهن – تهران

**********

توضیحات برنامه:

روز اول (یکشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۴): حرکت از تهران به سمت فشم (روستای گرمابدر) – محیط بانی گرمابدر – گردنه خاتون بارگاه – تنگه یونزا – دشت لار – دره سفیدآب – آبشار سفیدآب – کله اژدها – سرخک – گردنه پاکبود – دره پاکبود – دشت پاکبود (کمپ و شبمانی)

روز دوم (دوشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۵): حرکت از دشت پاکبود به سمت تنگه پلنگ واز – دشت سورین – دشت خرچر – دره کوشکک – آبشار یالرود – روستای یالرود – بلده (شبمانی در ویلا)

روز سوم (سه شنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۶): حرکت از بلده به سمت سفرکلا تنگه – سیاه سنگ – گردنه قرق – روستای ورازان (حمام) – روستای شاه ناجر (کمپ و شبمانی)

روز چهارم (چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۷): حرکت از روستای شاه ناجر به سمت ابتدای مسیر جنگلی کجور – معدن قدیمی زغال سنگ – تنگه نهرودبار – پیمایش مسیر جنگلی قلعه مور – آبشار سنگی – گله سنگ – شیوا دره (آب تنی) – ابتدای دره سی سنگان (کمپ و شبمانی)

روز پنجم (پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۱۸): پیمایش مسیر جنگلی سی سنگان – روستای دیزرکلا – جاده نخ شمال – جاده هراز – ساحل سی سنگال (شنا) – حرکت به سمت تهران

**********

تجهیزات مورد نیاز:

چادر کوهنوردی (الزامی)، کفش کوهنوردی (الزامی)، کیسه خواب (الزامی)، کیسه پلاستیکی (جهت پک و ضد آب کردن وسایل)، کیسه زباله (جهت جمع آوری و انتقال زباله ها)، لباس مناسب و گرم، پانچو، بارانی، زیر انداز، عینک آفتابی، هدلایت (۲ جفت باطری اضافه)، گتر، کرم ضد آفتاب، کرم یا اسپری ضد حشرات (جهت کمپ در جنگل)، صندل، مایو و حوله (جهت شنا)، تنقلات، مواد غذایی و آشامیدنی برای ۲ روز (مواد غذایی و آشامیدنی برای روز ۳ از بلده و روز ۴ و ۵ از کجور تهیه می شود)‏

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن teh_to_shomal.jpg است

(تصویر ماهواره ای از مسیر پیمایش)

هزینه برنامه: 15.۰۰۰.۰۰۰ ریال (علی الحساب)

ظرفیت برنامه: 40 نفر

سطح برنامه: سنگین

مهلت ثبت نام: پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲

**********

پی نوشت:

◄ این پیمایش یک برنامه سنگین، حرفه ای و پر چالش است. لذا قبل از ثبت نام میبایست آمادگی خود را از لحاظ روحی و جسمی بسنجید و بعد اقدام به ثبت نام نمائید.

◄ حتما” قوانین و مقررات گروه را با دقت مطالعه و بعد از قبول تمامی موارد آن اقدام به ثبت نام در برنامه نمائید. در صورت عدم رعایت حتی یکی از موارد، سرپرست حق دارد فرد خاطی را از ادامه حضور در برنامه منع و از گروه خارج نماید.

◄ داشتن بیمه ورزشی (سال جاری) در این برنامه الزامی می باشد. جهت دریافت کارت بیمه ورزشی به آدرس: (تهران – خ مفتح جنوبی – خ ورزنده – پلاک ۱۷ – فدراسیون پزشکی ورزشی) مراجعه نمائید و یا بصورت آنلاین از اینجا تهیه نمائید.

◄ به امید خدا راس ساعت ۱ بامداد (یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲) از فلکه اول تهرانپارس حرکت میکنیم و انشاالله ساعت ۱۱ شب (پنجشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲) در فلکه اول تهرانپارس خواهیم بود.

◄ تماس با سرپرست: ۰۹۱۹۲۱۱۲۸۰۶   mahziar1@

توجه: ثبت نام در برنامه فقط از طریق فرم مربوطه و پرداخت هزینه فقط از طریق درگاه پرداخت اینترنتی گروه مورد قبول است.

(برای ثبت نام بر روی بنر زیر کلیک کنید)

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن register.gif است


۱۰ دیدگاه نوشته شده است! دیدگاه خود را بنویسید:

  1. مهسا گفت:

    مهزیار عزیز یکی از قشنگی های سرنوشت تو آشنا شدنت با این مسیر روح نواز و رویایی هست که هر آنچه در وصفش بگوییم و بنویسیم، حق مطلب را ادا نکردیم. خدا تو را حفظ کند؛ اول برای خانواده عزیزت، دوم برای رفقا و سوم برای همه انسانهایی که‌ حال دلشون به واسطه راهنمایی تو در این مسیر، خوب میشه.
    رقم خوردن سرنوشت آشنایی با تو را برای این پیمایش، برای همه انسانهای هم حال و همدل با طبیعت، آرزومندم.
    همچنین لازم میدونم از زحمات علیرضا، منیره جان، الهام عزیزم و همسر گلش آقا پدرام، فربود عزیز و مهدی عزیز تشکر و قدردانی داشته باشم.
    پاینده و دلخوش باشید

  2. ناشناس گفت:

    آدمی پس از هر جنگیدن به خاطر عشق، بقا، زندگانی و حتی جنگیدن با روزگار بر سر هیچ، به دنبال مرهم گذاشتن بر روی زخمهای روحش هست
    آدمی همیشه به دنبال تکه های گمشده امید برای درمان جانش هست
    سالیانی هست که من هم با هدف جستجوی مرهم و بازسازی امید، راهی این پیمایش میشوم
    انگار که عطش روحم فقط در این پیمایش برطرف میشود و من سیصد و شصت روز دیگر را باید صبر کنم تا جانم آرام گیرد و همواره در تردید که آیا میشود باری دیگر راهی این سفر شوم؟!
    هر قدمی ک در زمینهای این مسیر می‌گذارم، هر نگاهی که به آسمان این مسیر دارم و هر هوایی که در این پنج روز تنفس میکنم، امیدی را برایم زنده میکند.
    چقدر عجیب است که در این مسیر آنقدر غرق لذتم که حتی آرزوهایی که در دستانم به خاکستر نشسته بودند هم جوانه میزنند و سبز میشوند!
    چقدر عجیب است که در این پنج روز زمان ترسیدن از آینده برایم از کار می افتد!
    گاهی حس میکنم تحویل سال زندگی و زندگانی من از شروع همین پنج روز، آغاز میگردد!!
    هر بار مسیر را جوری میپیمایم گویی بار اول و آخری هست که میبینم!! هر لحظه از این پنج روز را سعی میکنم در سکوت و لبخند سپری کنم حتی سخت ترین و پر چالشترین لحظات را هم با لبخند رضایت میگذرانم زیرا بر این اعتقادم که اگر فقط چند لحظه دیگر را برای زندگی وقت داشته باشم، باید بیشترین لذت را حتی در اوج خستگی ببرم و بخندم…
    حتی گاهی با حسرت به خودم میگویم کاش همه سختی زندگی و زندگانیم به قدر همین درد و سختی چند چالش این پنج روز میبود…
    به راستی اگر هر کدام از ما همنوردان، سختی و مشقت زندگانی خویش را با سختی این پیمایش مقایسه کنیم، هرگز و هرگز نه اعتراض، نه خودخواهی و نه نق زدن و دلگیری را به وجود نخواهیم آورد، زیرا همه ما همنوردان از سختی و جنگی بزرگتر و با قدرت و صبری بیشتر از گذشته به دل این طبیعت پناه میبریم، زیرا همه میدانیم همگی عاقبت دنیا را با همه خوشی و ناخوشی هایش وداع میگوییم و آنچه باقی میماند خاطرات و اثرات خوب و بد از وجودمان است….
    کاش بشود هرچند پر از سختی و مشقت، باری دیگر به طواف پنج روزه نور و امید نشات گرفته از این طبیعت ناب، طلبیده شوم…
    کاش بشود باز هم حین خلوتم در گردنه قرق و مراتع پایین دستش قطره اشک شوقی نثار خاکش کنم…
    کاش بشود روحم همواره در آسمان این مسیر پرواز کند…
    کاش حتی پس از مرگم هم، باد خاک جسمم را مهمان تن تک درختی در این مسیر کند، باشد که اینگونه مانا شوم…

  3. پدرام عباس زاده گفت:

    مثل همیشه لحظه لحظه کنارت یاد گرفتم و از تصمیماتت شگفت زده شدم
    ممنون بابت تمام زحماتی که از چند ماه قبل برای این برنامه کشیدی

  4. فائزه گفت:

    درود و خسته نباشید به تیم برگزاری، مهزیار و علیرضای عزیز
    این سفر برای من به نوبه خیلی آموزنده بود به شخصه با ابعاد دیگری از روح، ذهن، بدن و کراکتر خودم رو در رو مواجه شدم و این بسی ارزشمند بود برایم. تجربه ی نابی بود. بابت همه مواردی که در نظر میگرفتین تا بتوان تجربه سلامت تر و جذاب‌تری رو داشته باشیم، قدردان و سپاسگزارم.

  5. گلستانیان گفت:

    سلام و خسته نباشید به همه همنوردان
    سفر بسیار خوب و مفرحی بود
    فقط از سرپرست گروه تقاضا دارم در توقفگاه هایی که قرار است در ویلا بمانیم با توجه به امکانات موجود شرایط بهتری را مهیا بفرمایند. در پایان از زحماتی که شما و دیگر دوستان برای گذر از این چالش بیاد ماندنی کشیدید بسیار سپاسگذارم و آرزوی سلامتی برای تک تک شما دارم.

  6. این دومین تجربه من هست و همانند نوبت قبل برام جذاب و پر از نکات آموزنده و ارزشمند بود…
    به نظرم این پیمایش یه برنامه طبیعتگردی صرف نیست، بلکه فرصتی برای رشده…
    از مهزیار عزیز و دوستان دیگه که زحمت بسیار کشیدن سپاسگزارم

  7. سام گفت:

    واقعا” فوق العاده و حرفه ای بود
    به عنوان کسی که اولین بارم بود واقعا” تجربه فراموش نشدنی و دوست داشتنی بود از همه لحاظ
    امیدوارم‌ باز هم‌ بتونم شرکت کنم
    ممنون از آقا مهزیار و علیرضای عزیز

  8. مینا گفت:

    درود و سپاس
    این سفر هم گذشت با کوله بار تجربه بیشتر از وزن کوله هامان. طبیعت به هر شکل و نوعی زیبا و قابل احترام است، وقتی گام در مسیرهای آن می‌گذاریم هر لحظه خود را در آغوش مادر طبیعت می‌بینیم و حس ناب آنرا با تمام وجود درک میکنیم. در اوج این مسیر یادمان مادرهایمان چه دلنشین و زیبا بود و شارژ شدن برای فرودی دلچسب.
    ممنون از تمامی سرپرستان و یاران همراه که سفری زیبا و بیاد ماندنی را رقم زدند.

نظر خود را بنویسید: